ساحل شهر آنکارا، آسمان به رنگهای مختلف خود درخشان بود و من از داخل تاکسی، با هیجان و شوق، به سمت یک نقطه بلند و مظفر تپهای حرکت میکردم – برج آتاکوله. این خیلی بیشتر از یک ساختمان معمولی بود؛ این یک نماد زیبای مهندسی بود که به من دعوت میکرد تا به دل خود شهر و ارتفاعاتش نگاهی بیافکنم.
در دل تپههای آتاکوله، سکوت واژگون کرده بود. به آرامی از تاکسی پیاده شدم و با گامی کند به سمت دروازههای بلند و شیشههای ساطع نور حرکت کردم. وقتی وارد شدم، حس کردم چهرهام را با نگاه به اطراف از دست میدهم. بلندی برج آتاکوله احساساتم را نیز بلند کرده بود.
تا پلههای چرخان در مسیر صعود به قله آتاکوله برخورد کردم. هر پله گامی به طراوت گذاشتم و هر چه به بالا میرفتم، شهر به چشمانم زیباتر مینمود. طوفان نور، که از شیشههای اطراف میتافت، دلم را به غرق نور کرد.
در قله، آرامش حاکم بر همه چیز بود. از اینجا میتوانستم زندگی شهری را به عظمت خود ببینم. برجها، خیابانها و تپهها، همگی در آغوش یکدیگر جا گرفته بودند. احساس کردم که با برخاستن به این ارتفاع، قلبم نیز به اوج خویش میرسد.
برج آتاکوله برایم یک نماد بود. نمادی از ارتقاء و پیشرفت، یک نشانه از آنکه چقدر میتوان به ارتفاعات زندگی بلند پرواز کرد. اینجا جایی بود که زندگی به زیبایی خود درخشیده و هر نقطهای از شهر، در زیر پاهایم، داستان خود را گفته بود. در قله آتاکوله، من با خود آرام بخشیدم و حس کردم که هر زمانی که از اینجا نگاهی به زندگی میانداختم، از یک دنیای جدید و زیبا برخواستهام.
👈 همچنین بخوانید: جاهای دیدنی آنکارا
تذکر مهم: محتوای ارائه شده در قسمت تجربیات کاربران و سفرنامهها، توسط کاربران و خوانندگان محترم تریپ لایک نوشته شده و ما هیچگونه دخل و تصرفی را در آنها به عمل نیاوردهایم. با توجه اینکه سلایق افراد عموما با یکدیگر متفاوت است، هر فردی پارامترها و معیارهای خاص خود را برای تعریف یک تجربه سفر خوب یا بد دارد. لذا پیشنهاد تریپ لایک این است که اینگونه مطالب را صرفا به دید یک راهنمای کمکی مطالعه کنید و چنانچه قصد سفر به مقصد مورد نظر را دارید، حتما از کارشناسان و مشاوران خبره استفاده بفرمایید. همچنین شما هم اگر تمایل دارید تجربه خود را با ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید، میتوانید به بخش سفرنامه من مراجعه بفرمایید.