آخرین اثر کن برنز، روایتگری محکمی است. همچنین هزینهٔ ناشی از نادانیمان دربارهٔ تاریخمان را به وضوح نشان میدهد.
ملانی مکفارلند، منتقد ارشد

در حین بحث دربارهٔ کار او و گفتوگوی طولانیاش با روایت آمریکایی، کن برنز اغلب نسخهای از یک نقلقولی که بهطور سنتی به مارک توئین نسبت داده میشود، به اشتراک میگذارد. او میگوید: «تاریخ خود را تکرار نمیکند، اما قافیه میزند.»
فیلمساز دقت کرد که زمانی که تابستان گذشته دربارهٔ «انقلاب آمریکایی» با هم گپ زدیم، توئین گفته است این جمله را. اما یک تحقیق مختصر نشان میدهد که هیچ مدرک قطعیای برای اینکه توئین، پدر ادبیات آمریکا، این واژهها را گفته یا نوشته باشد، وجود ندارد؛ با این حال این یک روایت جذاب است که نه تنها محبوب شد، بلکه همچنان بهخوبی حفظ شده است.
بهعلاوه، منبع این نقلقول توئین یا شخص دیگری باشد، احساس این بیان را کمتر دقیق نمیکند.
“آنچه که مطالعهٔ تاریخ به تو میگوید این است که ما همیشه تقسیمپذیر بودهایم،” برنز توضیح داد، اشاره کرد که هر بار که به نقطهٔ بحرانی میرسیم، حس تازگی دارد.
“من این را استعاره کردهام چون مردم همیشه میگویند ‘تاریخ خود را تکرار نمیکند’ – هرگز. ‘هیچ چیز جدیدی زیر آفتاب نیست’ نشان میدهد که طبیعت بشر تغییر نمیکند,” برنز به من گفت. “و نکتهٔ جالب این پروژه دربارهٔ انقلاب آمریکایی این است که شما لحظهای داشتهاید که طبیعت بشر تغییر کرد. تا آن زمان، همه تحت سلطه بودند. اکنون، چند نفر در جهان بهعنوان شهروند شناخته شدند. این یک لحظهٔ متمایز است.”
برنز بهطور معمول بهعنوان داستانگوی آمریکا شناخته میشود. این بدان معناست که مصاحبههای حین تور سراسری که او اوایل سال جاری آغاز کرد، دارای اسکریپتهای جذابی هستند که پیش از نمایش «انقلاب آمریکایی» تکرار میشوند. برخی از اینها به اغراق میکشند، مانند زمانی که او «انقلاب آمریکایی» را مهمترین رویداد تاریخ جهان پس از تولد مسیح مینامد.
اما مقدار کمی از این قابلدرک است در این عصر اقتصاد توجه، که تا حدی با تمایل به فراموشی یا بازنویسی بخشهای وسیعی از تاریخ آمریکا تعریف میشود.

سفر برنز به سیاتل در ماه ژوئیه همزمان با رأیگیری کنگره بود که بر پایهٔ دستور از دونالد ترامپ و روایت نادرست، سعی در بازپسگیری تقریباً ۱٫۱ میلیارد دلار بودجه فدرالی برای «شرکت پخش عمومی» (CPB) داشت. این شرکت خصوصی غیرانتفاعی بودجهای به رادیوی ملی عمومی (NPR) و سرویس پخش عمومی (PBS) میداد، اما بخش عمدهٔ پول آن به ایستگاههای محلی در سراسر کشور و سایر گیرندگان تخصیص مییافت. تمام نهادهایی که از حمایت CPB سود میبردند، پرداخت نهایی گرانتهای خود را در سپتامبر دریافت کردند.
با این حال، برنز و PBS از منابع آموزشی حمایت میکنند که هدفشان وصل کردن دانشآموزان به حسابهای متعدد تشکیلدهندهٔ تاریخچهٔ پیدایش ملت ماست. این در کنار تلاشی فراوان که در طول شش شب و دوازده ساعت ادامه دارد، که ضمن تأکید بر بسیاری از حقایق، تعهد برنز به استخراج حقایق سنگالوندی نهفته زیر اساطیر راحتساز را نشان میدهد.
برنز و همکاران کارگردانش، سارا بوتستین و دیوید اشمیت، به همراه نویسندهٔ جفری سی. وارْد، صدای متنوع کسانی را که تولد آمریکا را شاهد بودند، در پُرپشتِی پرنور از آرمانهای والا، ریاکاری، زیبایی و عیوب میپیمایند.
در تمام اپیزودهای آن، بخشهایی از گفتوگوهای بازتابدهندهٔ نارضایتی نسبت به وضعیت جهان قرار دارد که میتوان آن را با شکایات امروزی اشتباه گرفت. اینها از اسناد رسمی استخراج شدهاند، عمدتاً نامههایی که مردانی که ما «پدران مؤسس آمریکا» مینامیم، نوشتهاند، همراه با افکار فیلسوفان روشنفکر، مستعمرات عادی، رهبران بومی، آمریکاییهای آفریقایی آزاد، افراد سابقاً برده و بسیاری دیگر.
در کنار هم، آنها بهطرز قانعکنندهای استدلال جذابی را میسازند که انقلاب آمریکایی صرفاً نبردی ساده بین مستعمران آمریکایی و «سرهنگهای سرخ» بریتانیایی نبود. این جنگ توسط ائتلافی از مردمان بسیاری از ملل، از جمله فرانسویان و اسپانیاییها، و همچنین افراد سیاهپوست و بومی که به پیام نوپدید کشور مبنی بر رهایی از حاکمیت بریتانیایی و در آغوش گرفتن خودحکومتی توسط شهروندان و برایشان باور داشتند، بهجایا آمد.

با این حال، تعیین اینکه چه کسی شایستگی شهروندی را دارد، در خارج از میدان جنگ باعث تقسیمات و درگیریهای خونین شد. حتی در زمان تأسیس آن، زمانی که اعلامیه استقلال که بهخوبی شناخته شده است، بر برابری انسانها بهعنوان حقیقتی واضح تأکید کرد، نخستین آمریکاییهای اروپایی، از جمله جرج واشنگتن و نویسندهٔ این سند، توماس جفرسون، به این اصل عمل نمیکردند.
این مستند با استاندارد مداوم برنز در روایتگری چشمگشا مطابقت دارد، بهصورتی ثابت قدم در عرصهای از تاریخ آمریکا پیش میرود که بهجز دانشگاهیان و متخصصان دیگر، افراد کمی به آن دست یافتهاند.
اعضای ۱۳ مستعمره مجبور بودند برای رها کردن کدورتهایشان نسبت به یکدیگر متقاعد شوند. شهرکهای کوچک بین افرادی که خود را پاتریوت مینامیدند و وفاداران بریتانیایی تقسیم میشد. متخصصان مختلف بیش از یک بار انقلاب را بهعنوان جنگ داخلی توصیف میکنند.
به تصویر کشیدن این دیدگاهها بهدست کهکشانی از صداگذارها انجام میشود، از جمله تام هانکس، مایکل گریآیجز، مریل استریپ، مورگان فریمن، ایتن و مایا هاوک، و در یک اشارهٔ متا‑متنی، پل جیماتی نقش جان آدامز را صدا میکند؛ نقشی که او در کنار همدست بازیگر لورا لینی در مینیسریال ۲۰۰۸ی HBO به نام «جان آدامز» ایفا کرده بود.
این اثر بهسبک کلاسیک برنز و به روایت همکار دیرینهاش پیتر کوایت است و از نظر لحن و جدیت شبیه به «جنگ داخلی» سال ۱۹۹۰ و «جنگ» سال ۲۰۰۷ است، گرچه بهصورت کامل به شدت تأثیرگذار «جنگ ویتنام» ۲۰۱۷ نمیرسد. بهطور کلی، این به معنای این است که مستند با استاندارد مداوم برنز در روایتگری چشمگشا تطابق دارد و مسیر ثابتی را در عرصهای از تاریخ آمریکا پیمود که بهجز دانشگاهیان و متخصصان، افراد کمی به آن رسیدهاند.
در زمانی که رئیسجمهور کنونی ایالات متحده رهبری پاکنویسی تاریخ آمریکا را با هدف ایجاد نسخهای «میهنپرست» به عهده دارد، انتشار این مجموعه بهویژه بهموقع بهنظر میرسد. اما برنز تنها قصد ندارد صادقترین روایت دربارهٔ آغازهای آمریکا را ارائه کند؛ او میخواهد نشان دهد که آن دوران چقدر پیچیده، خطرناک، سخت و در نهایت الهامبخش بوده است.
«بخشی از پویاییهای تغییر و شکلگیری ایالات متحده به این عوامل مختلفی که در این سیزده مستعمره، استوار بر سواحل اقیانوس اطلس، رخ میدهند، مربوط میشود»، او گفت. «این مسأله واقعاً جذاب است. و اگر ما آن را از لایهها پاک کنیم، تمیز کنیم و به سبک بازاریابی مَدیسون آونیو درآوریم — که انقلاب ما، چون عکسی یا گزارش خبری ندارد، تا حدی رمانتیک شده است. این کار آسانتر است. اگر فقط یک نقاشی باشد، نمیتواند اینقدر پرخشونت باشد.»
با برنامهریزی جشن ۲۵۰ سالگی ایالات متحده که قرار است در سال ۲۰۲۶ آغاز شود، و در حالی که کشور بهطور خطرناکی تقسیم شده است، کار برنز، بوتستین و اشمیت بار دیگر به ما یادآور میشود که پیش از این نیز بر لبهٔ پرتگاه ایستادهایم.
به افرادی که این ایام را میگذرانند، برنز میگوید که دورهٔ آنها بدترین زمان از تمام دورانها بهنظر میرسید. او میتواند این را با اطمینان فراوان بگوید؛ چرا که مستندهای گستردهای دربارهٔ جنگ داخلی، افسردگی بزرگ و جنگ جهانی دوم ساخته است. او میگوید ما در حال گذر از چهارمین بحران بزرگ آمریکا هستیم، که پیشزمینهاش نقاط عطف قبلی بوده است.
این هدف از آرامشبخشی ندارد. «آنچه مطالعهٔ تاریخ به تو میگوید این است که ما همیشه تقسیمشدهایم»، برنز توضیح داد، افزود که هر بار که به نقطهٔ شکست میرسیم، حس میکنیم که تازه است.

برنز و همکارانش سالها در کار خود غوطهور هستند؛ تحقیقات برای «انقلاب آمریکایی» حدود ده سال پیش، در پایان دورهٔ دوم باراک اوباما آغاز شد. او در حال حاضر بر روی پروژهای دربارهٔ دوران بازسازی (Reconstruction) کار میکند.
بنابراین وقتی میگوید دانستن اینکه آمریکا قبلاً دورههای تاریک دیگری را تجربه کرده است، کمی اطمینانبخش است، میتوان درک کرد که او از چه منظری مینگید.
«این جایی است که من فکر میکنم داستانهای خوب به ما کمک میکنند. دوتاییگری جهانمان در حال حاضر … وجود ندارد»، او گفت. «مانند لئوناردو دا وینچی، هیچ مرزی وجود ندارد. اما نمیتوانم دورهای را بیابم که از تقسیمپذیری فراواناش رهایی داشته باشد و همزمان احساسی بین مردم آن زمان وجود داشته باشد که این پایان است، همه تمام شد.»
با این حال، جای تعجب نیست که بفهمیم «انقلاب آمریکایی» چقدر بهطور شگفتانگیزی مرتبط است. بسیاری از آثار برنز بهطور تصادفی همینگونه هستند. این طبیعت نگاه دقیق به گذشته و روایت آن با بینش واضح است.
“انقلاب آمریکایی” روز یکشنبه، ۱۶ نوامبر، ساعت ۲۰:۰۰ بهصورت première میشود و در شش شب متوالی در ایستگاههای عضو PBS پخش میشود.