
یادداشت دبیر: این مجموعه مقالات سفر CNN ممکن است حاوی تبلیغات مرتبط با کشوری باشد که به آن پرداخته میشود. CNN مطابق با سیاستهای خود، کنترل کامل تحریریه بر موضوع، گزارش و تعداد مقالات و ویدئوها را حفظ میکند.
بودروم، ترکیه — شبهجزیره کوهستانی بودروم بر فراز دریای آبی و زندهٔ اژه قد برافراشته است؛ قلهاش پوشیده از جنگلهای انبوه و دامنههایش مملو از خانهها و هتلهای سفید با سقفهای مسطح است.
در خط ساحلی انحصاری شمال این شبهجزیره، قایقهای تفریحی فوقالعاده مجلل در کنار ویلاها و هتلهای لوکس «خلیج بهشت» (Paradise Bay) شناورند. در شهر بودروم در ساحل جنوبی، قایقهای بادبانی سنتی «گولِت» اسکله را پر کردهاند و آمادهاند تا گردشگران را به سفرهای دریایی ببرند.
امروزه، اینجا مکانی است که نخبگان استانبول برای استراحت، تفریح یا تجدید قوا به آن میآیند و بازدیدکنندگان بینالمللی برای آفتاب و دریا به آن سفر میکنند.
اما آنها به هیچ وجه اولین افراد ثروتمندی نیستند که در این منطقه اثری از خود به جا گذاشتهاند. از لِلِگها تا میسِنیها، و از رومیها تا بیزانسیها، تمدنهای بسیاری در این شبهجزیره ظهور و سقوط کردهاند و گنجینههای باستانشناسی را در پی خود بر جای گذاشتهاند.
بزرگترینِ این آثار، آرامگاه هالیکارناس، یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان بود که حدود ۳۵۰ سال پیش از میلاد بر فراز تپهای مشرف به شهر امروزی بودروم ساخته شد. شگفتآورتر آنکه این بنا حاصل یک ازدواج میان خواهر و برادر بود.
امروزه چیز زیادی از این آرامگاه باقی نمانده است. بزرگترین بنای تاریخی کنونی، قلعه بودروم است؛ دژی عظیم به سبک گوتیک که بر اسکله مشرف است. اهمیت این منطقه به عنوان یک قطب گردشگری، تنها فصل جدیدی در تاریخ طولانی اهمیت استراتژیک آن است.
شگفتی باستان
اورهان جان، راهنمای تور بودروم، با اشاره به اینکه حتی امروز هم فرودگاه استانبول بهترین اتصال هوایی را در جهان دارد، میگوید: «اینجا مانند دروازهای بین شرق و غرب است. ترکیه همیشه مکانی برای تجارت بوده است.»
ساکنان آرامگاه، بیش از دو هزار سال پیش، ماسولوس و خواهر-همسرش آرتمیسیای دوم بودند؛ اعضای دودمان هکاتومنی که بین سالهای ۳۹۵ تا ۳۶۶ پیش از میلاد بر منطقهای که آن زمان «کاریا» نام داشت، حکومت میکردند.
ماسولوس و آرتمیسیا، هالیکارناس – بودروم امروزی – را پایتخت کاریا کردند، جمعیت آن را افزایش دادند و پروژههای ساختمانی بسیاری را آغاز نمودند که باشکوهترین آنها مقبره خودشان بود. پس از مرگ ماسولوس در سال ۳۵۳ پیش از میلاد، آرتمیسیا بر ساخت آن نظارت کرد؛ بنایی معبدگونه که توسط بهترین معماران و مجسمهسازان یونانی طراحی شده بود و ترکیبی از سبکهای یونانی، مصری و لیکیهای بود.

پایه این بنا که با کتیبههایی از صحنههای نبرد و حدود ۴۰۰ مجسمه مستقل تزئین شده بود، بیش از ۴۰۰ فوت (حدود ۱۲۲ متر) محیط داشت. بر فراز آن هرمی قرار داشت که ارابهای با چهار اسب حامل مجسمههای این زوج فقید بر آن سوار بود.
آرتمیسیا مراسم تشییع باشکوهی برای همسرش برگزار کرد که شامل بازیها و آیینهای مختلف بود. اورهان جان میگوید: «پس از مرگ ماسولوس، او را سوزاندند.» افسانهها حاکی از آن است که آرتمیسیا، این خواهر-بیوهٔ سوگوار، خاکستر همسرش را با شراب نوشید؛ روایتی که بعدها به موضوعی محبوب برای نقاشان رنسانس در جهان غرب تبدیل شد.
او جانشین همسرش به عنوان فرمانروا شد و به یک فرمانده برجسته نیروی دریایی بدل گشت، اما تنها دو سال پس از او زنده ماند. به گفته اورهان جان، افسانهها میگویند که مرگ زودهنگام او «به دلیل غم و اندوه فراوانش» بود.
در جستجوی گنجینه
مجموعهای از زلزلهها از قرن دوازدهم تا پانزدهم میلادی منجر به فروریختن این بنای یادبود شد. در موزه آرامگاه بودروم، بازدیدکنندگان از این محوطه باستانشناسی، به جای بالا، به پایین و به درون پیهای فرورفتهای مینگرند که در قرن نوزدهم توسط چارلز نیوتن، باستانشناس بریتانیایی، حفاری شد. قطعات شکسته ۳۶ ستونی که زمانی زیر هرم مقبره قرار داشتند، در اطراف پراکندهاند و پلکانهایی به اتاق دفن ماسولوس و آرتمیسیا منتهی میشود. سیستم زهکشی آرامگاه نیز سالم باقی مانده است.
نیوتن قطعات ارزشمند را به موزه بریتانیا در لندن منتقل کرد، اما برخی از کتیبههای اصلی و قطعات معماری که اخیراً کشف شدهاند، در موزه کوچک این محوطه به نمایش گذاشته شدهاند.
با این حال، آثار باقیمانده از دوران هالیکارناس و خود آرامگاه، هنوز هم در سراسر بودروم و حتی تا فاصله دو هزار مایلی (بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر) آن سوی مرزها یافت میشوند.
این قطعات پازل باستانشناسی در کنار هم، تصویری از زندگی و مرگ در یکی از پررونقترین شهرهای بندری دوران باستان را ترسیم میکنند. در ادامه، راهنمای دنبال کردن این گنجینه آمده است.

تئاتر باستانی نعلاسبیشکل بودروم که در دوران حکومت ماسولوس ساخته شد و ۲۰۰ سال بعد در دوره رومیان گسترش یافت، با ۲۰ دقیقه پیادهروی از محوطه آرامگاه به سمت بالای تپه قابل دسترسی است.
این تئاتر به خلیج و قلعه بودروم مشرف است؛ قلعهای که در قرن پانزدهم با استفاده از ستونهای مرمر و سنگهای آتشفشانی سبز حاصل از ویرانههای آرامگاه، مستحکمتر شد.
در اوج شکوه خود، تا ۱۰ هزار نفر میتوانستند در اینجا بنشینند و همه چیز، از نمایشهای تئاتر گرفته تا نبرد گلادیاتورها و مبارزه حیوانات وحشی را تماشا کنند.
امروزه سرگرمیها آرامترند. کنسرتها و رویدادهای فرهنگی هنوز هم در اینجا برای تماشاگرانی نزدیک به ۴۰۰۰ نفر برگزار میشود، اما در روزی که CNN از اینجا بازدید میکند، ما این فضا را تنها با یک گروه دانشآموز منظم و یک زوج در حال سلفی گرفتن شریک هستیم.
اورهان جان میگوید: «ماسولوس در آن دوران چیزهای زیادی ساخت. او کاریا را یونانیتر کرد. مردم را به پرستش خدایان و الهههای یونانی واداشت و شروع به ساخت معابدی برای آنها کرد.»
پروژههای پرهزینه او، که از طریق مالیاتها تأمین میشد، برایش شهرت یک حاکم مستبد را به ارمغان آورد. یکی از این مالیاتها، ظاهراً بر موی مردان لیکیهای وضع شده بود.
اورهان جان توضیح میدهد: «او به آنها گفت: “یا موهای بلندتان را به من بدهید، یا مالیات بپردازید.” اما او موها را هدر نمیداد، بلکه از آنها برای کلاهگیسهای اشرافزادگان پارسی استفاده میکرد.»
اسکندر کبیر در هالیکارناس

یکی از این پروژهها، ساخت دیوارهای دفاعی در اطراف شهر بود. دو دروازه از شرق و غرب هالیکارناس محافظت میکردند و بقایای دروازه غربی میندوس هنوز هم بر روی تپهای در محله «اسکیچشمه» و در فاصله کمی از تئاتر، پابرجاست.
ارتفاع اصلی برجهای عظیم از سنگ آندزیت مشخص نیست، اما پایههای محکم آنها نزدیک به ۲۴۰۰ سال است که استوار ماندهاند. در نزدیکی آن نیز یک گورستان متعلق به قرن چهارم با مقبرههای طاقدار رومی و هلنیستی وجود دارد.
یکی از تأثیرگذارترین بخشهای این محوطه، خندقی به عرض ۲۳ فوت (۷ متر) و عمق ۸ فوت (۲.۴ متر) است که در جریان محاصره هالیکارناس در سال ۳۳۴ پیش از میلاد، برای مدتی نیروهای اسکندر کبیر را متوقف کرد. سربازان زیادی با افتادن در خندق یا زیر پا ماندن جان خود را از دست دادند و فروریختن یک پل به دلیل بار بیش از حد نیز تلفات بسیاری به بار آورد.
با بازگشت به کنار آب، قلعه بودروم، نمونهای باشکوه از معماری گوتیک با افزودههای عثمانی، بر شهر مدرن تسلط دارد و همچنین بهترین چشماندازها را از خلیج ارائه میدهد. این قلعه از سال ۲۰۱۶ در فهرست موقت میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
این بنا توسط شوالیههای سنت جان ساخته شد که در طول قرن پانزدهم بر بودروم حکومت میکردند. نه تنها بخشهایی از مقبره ماسولوس در ساخت قلعه به کار رفته، بلکه خود قلعه نیز بر روی همان دماغهای قرار دارد که احتمالاً محل کاخ ماسولوس بوده است.
با پرداخت ورودی ۲۰ یورویی، یک تجربه تاریخی چندوجهی خواهید داشت. این قلعه علاوه بر اینکه میزبان موزه باستانشناسی زیر آب است، گنجینهای از آثار مربوط به تمدنهای بسیاری را که این گوشه از جهان را خانه خود نامیدهاند، در خود جای داده است. نمایشگاه مربوط به مردمان میسنی اواخر عصر برنز در آن به ویژه چشمگیر است.
شاهدخت کاریا
برای دیدن بقایای زنی که احتمالاً خواهر کوچکتر ماسولوس و آرتمیسیا بوده است، به نمایشگاه «شاهدخت کاریا» در طبقات بالای موزه بروید.
در سال ۱۹۸۹، یک تابوت سنگی در یک گورستان در محله «یوکوشباشی» بودروم کشف شد که حاوی اسکلت بهخوبیحفظشده یک زن اشرافزاده به همراه یک تاج طلا و جواهرات بود. گمان میرود او «آدا»، پنجمین فرمانروای دودمان هکاتومنی باشد. بقایای او به همراه وسایلش و یک مدل تمامقد که بر اساس بازسازی چهره از جمجمهاش ساخته شده، در موزه به نمایش گذاشته شده است.
هکاتومنوس، اولین ساتراپ (فرماندار منطقهای در امپراتوری پارس) بومی کاریا بود و از سال ۳۹۵ تا ۳۷۷ پیش از میلاد حکومت کرد. از پنج فرزند او، دو زوج خواهر و برادر با یکدیگر ازدواج کردند و زوج خواهر و برادر ایدریوس و آدا جانشین ماسولوس و آرتمیسیا شدند.

هیچکدام از این زوجها فرزندی نداشتند، بنابراین این ازدواجها ممکن است نمادین بوده باشند. ازدواج خواهر و برادر در آن زمان به هیچ وجه رایج نبود و زنای با محارم عموماً تابو محسوب میشد.
اورهان جان میگوید: «فکر میکنم در آن دوران، برای افراد سلطنتی انجام هر کاری که میخواستند مجاز بود. مردم عادی هر کاری را که آنها میکردند، میپذیرفتند.»
ازدواج میان خواهر و برادرها با حفظ خون در خانواده، دودمان را تقویت میکرد. این کار همچنین بازتابی از اساطیر خدایان یونانی، مانند وصلت زئوس پادشاه با خواهر-همسرش هرا بود.
ارتباطات غیرعادی و سطح بالای آدا به ازدواج با برادرش ایدریوس ختم نمیشود. او دو بار بر کاریا حکومت کرد؛ دورههایی قبل و بعد از محاصره هالیکارناس، و پس از آنکه توسط پسرخواندهاش، اسکندر کبیر، دوباره به قدرت رسید.
در بلندای تپهها
خط ساحلی اطراف بودروم مملو از رستورانها، سواحل و کافههای کنار دریاست، اما هنوز هم میتوان از شلوغیها فاصله گرفت و به جنگلهای آرام مناطق کوهستانی آن صعود کرد. در اینجا، منظره تا حد زیادی شبیه به دوران باستان است.
شهر باستانی پداسا که قدمت آن به قرن دوازدهم پیش از میلاد بازمیگردد، در بالای تپهای پنهان شده و بازدیدکنندگان کمی دارد و تنها چند مایل پیادهروی از مرکز شهر بودروم فاصله دارد. در قرن چهارم، ماسولوس دستور داد که ساکنان پداسا و دیگر سکونتگاههای کوچکتر به هالیکارناس منتقل شوند تا جمعیت پایتخت تازهتأسیس افزایش یابد.
پداسا یکی از ایستگاههای «مسیر کاریایی» به طول ۵۱۰ مایل (۸۲۰ کیلومتر) است؛ یک مسیر پیادهروی طولانی در اطراف منطقه که از سواحل، تپهها، روستاها و شگفتیهای باستانشناسی میگذرد. آلتای اوزجان، یکی از بنیانگذاران این مسیر، به CNN میگوید: «در ترکیه، خرابههای بسیار و تمدنهای فراوانی وجود دارد، و ما میخواستیم بر ویژگیهای کاریایی تمرکز کنیم.» او میافزاید که با وجود محبوبیت این منطقه در میان گردشگران، هنوز هم ممکن است بازدیدکنندگان «بخشی از طبیعت را برای خودشان» پیدا کنند.
اورهان جان میگوید پداسا یک «جواهر پنهان» است، همانند لابرائوندا که «یک معبد زئوس است. این مکان بر فراز کوهی در ناکجاآباد قرار دارد و شبیه یک ماچو پیچوی کوچک است. ایدریوس، برادر ماسولوس، بیشتر آن را ساخته است.»
ماسولوس، کمی پیش از مرگش به دلایل نامعلوم، از یک سوءقصد در جریان یک راهپیمایی سلطنتی در لابرائوندا در طول یک جشنواره سالانه جان سالم به در برد. این ویرانهها حدود یک ساعت با ماشین از بودروم، در آن سوی فرودگاه بودروم-میلاس، فاصله دارند.
گذرگاهی به سوی میندوس

در ترکیه به سختی میتوان جایی رفت بدون آنکه به یک گنجینه باستانشناسی برخورد کرد، اما هنوز هم شگفتیهای بیشتری در زیر زمین پنهان است.
گوموشلوک یک روستای ماهیگیری زیبا در ساحل غربی شبهجزیره بودروم است که به خاطر رستورانهای ساحلیاش شهرت دارد. هنگام جزر، میتوانید از کنار رستوران «پری دریایی» در اسکله، در امتداد «جاده شاهی» در آب قدم بزنید؛ مسیری باستانی که ممکن است قدمت آن به ۳۵۰۰ سال پیش و دوران میسنی بازگردد. این مسیر به تپهای سرسبز معروف به «جزیره خرگوش» منتهی میشود که نوک پیدای چیزی است که زمانی شهر میندوس بود و حدود ۴۰۰۰ سال پیش توسط تمدن لِلِگیها تأسیس شد.
این جزیره به دلیل کارهای حفاری ناتمام، حصارکشی شده است، اما گمان میرود که خود شهر در زیر زمین و در سراسر گوموشلوک امروزی امتداد داشته باشد.
مجسمههای اصلی اکنون کجا هستند؟
دو مجسمه شیر از آرامگاه، اکنون در ورودی تالار اصلی موزه بریتانیا در لندن قرار دارند. نمایشگاه اصلی آرامگاه در اتاق ۲۱ موزه است و قطعات دیگر در اتاقهای ۷۷ و ۸۱ قرار دارند.
دیوارها به رنگ خاکستری-آبی ملایمی هستند، شبیه دریای یک روز زمستانی، و کاشیهای شنیرنگ زیر پا، مکمل مجسمههای مرمرین و کتیبههای تختهسنگی هستند که اتاق را پوشاندهاند.
یک مجسمه غولپیکر اسب، از گروه ارابهای که بر فراز مقبره قرار داشت، در بالای پلکان با سر خمیده و عضلات برجسته ایستاده است.
کتیبهها نبردهای بین یونانیان و آمازونها و یونانیان و سانتورها را به تصویر میکشند. در کتیبه آمازون، یک زن جنگجو آماده ضربه زدن به یک یونانی زانوزده است، در حالی که آمازون دیگری در حالی که یک یونانی شنلپوش موهایش را گرفته، به نظر میرسد برای طلب بخشش فریاد میزند.

در مرکز اتاق، دو مجسمه قرار دارند که به طور سنتی به عنوان آرتمیسیا و ماسولوس شناخته میشوند و هر دو بیش از هشت فوت (۲.۴ متر) ارتفاع دارند. حالت بدنشان آرام است و تونیکها و ردای چیندارشان از روی سینه و رانها تا پاهای صندلپوششان را پوشانده است.
چهره آرتمیسیا سنگی خرد شده است، اما بالای آن مدل مویش با سه ردیف فر در زیر یک کلاه چسبان باقی مانده است. سر ماسولوس، با موهای مواج که تا شانههایی به عرض حدود سه فوت (۹۰ سانتیمتر) میرسد، تا حد زیادی سالم است. زیر ابروهای کمانی در چهرهای پر و خوشتراش، چشمان گودافتادهاش با نگاهی مقتدرانه و متفکر خیره شدهاند و نشانی از یک حالت لبخند الویس-گونه بر لبانش نقش بسته است.
این تندیسهای خواهر و برادر، همسر و شوهر، در فاصله دو هزار مایلی از خانه و بیش از دو هزار سال پس از جایگاهشان در تاریخ، کورکورانه به سیل بازدیدکنندگانی مینگرند که در آیندهای که هرگز نمیتوانستند تصور کنند، از کنارشان میگذرند.
آرامگاهی که آنها را در خود جای داده بود، آن بنای استواری که امید داشتند برای همیشه از فراز آن بر بودروم و دریای آبی اژه نظارهگر باشند، قرنها پیش در برابر امواج خروشان طبیعت که همه چیز را در خود فرو میبرد، از میان رفت.