«مزرعه‌های بازبرندشده»: چگونه امپراتوری، گردشگری لوکس کارائیب را شکل داد

تحقیقات نشان می‌دهد که سیستم استخراج ثروت استعماری بریتانیایی همچنان بر صنعت گردشگری این منطقه تأثیر دارد

«مزرعه‌های بازبرندشده»: چگونه امپراتوری، گردشگری لوکس کارائیب را شکل داد
گردشگران از کشتی کروز در سنت‌جانز، آنتیگوا پیاده می‌شوند. عکس: اسپنسر پلات/گتی ایمیجز
Eleanor Shearer

گردشگری لوکس در کارائیب احساسی از بی‌زمانی می‌فروشد؛ بهشتی از خورشید، دریا و شن. اما قدم گذاشتن از کشتی کروز یا دوری از اقامتگاه تمام‌وجوهه، تصویری پیچیده‌تر را نشان می‌دهد: تاریخ استعماری و آینده‌ای پر از ویرانی‌های اقلیمی. پژوهش جدیدی از اندیشکدهٔ Common Wealth نشان می‌دهد که طی ۴۰۰ سال از زمان ورود نخستین کشتی‌های انگلیسی به باربادوس، امپراتوری سامانه‌ای برای استخراج ثروت ایجاد کرده که اقتصادهای گردشگری امروز را شکل می‌دهد.

سر هیلورای بکلز، تاریخ‌نگار باربادوسی و رئیس کمیسیون جبران‌خواهی کاریکام، باربادوس را به‌عنوان محل تولد جامعهٔ برده‌داری بریتانیایی توصیف می‌کند. بین سال‌های ۱۶۴۰ تا ۱۸۰۷، بریتانیا حدود ۳۸۷٬۰۰۰ نفر از غرب آفریقا را به‌عنوان برده به این جزیره منتقل کرد. خشونت‌های فوق‌العاده‌ای از شلاق‌زدن تا قطع اندام و اعدام، به طور منظم در زندگی آن‌ها حضور داشت. در مزارع کدرِنتون در میانهٔ قرن هجدهم، ۴۳٪ از برده‌ها در طی سه سال پس از رسیدنشان درگذشتند. امید به زندگی تازه تولد یک برده در این جزیره ۲۹ سال بود. این هزینهٔ انسانی غیرقابل‌محاسبهٔ اقتصاد برده‌داری اقیانوسی‑آتلانتیک بود.

در پشت این رنج، ثروتی فوق‌العاده برای قدرت‌های استعماری اروپایی شکل گرفت. تاریخ‌نگار جوزف اِی اینیکوری برآورد می‌کند که در قرن هجدهم، ۸۰٪ ارزش کالاهای صادراتی در قاره‌های آمریکا توسط کار بردگان آفریقایی تولید می‌شد. اگرچه مالکان مزارع در کارائیب ثروتمند شدند – خانواده دراکس، نیاکان نمایندهٔ پیشین توری، ریچارد دراکس، حدود ۶۰۰٬۰۰۰ پوند در سال (به ارزش امروز) از مزرعهٔ خود در باربادوس در اواسط قرن نوزدهم به‌دست می‌آوردند – سیاست امپراتوری بریتانیا برای اطمینان از خروج بیشتر ثروت از مستعمرات طراحی شده بود. دو‑سوم ارزش اقتصادی صنعت شکر به بریتانیا می‌رفت، از طریق بازرگانی که شکر ناصاف را از سواحل عبور می‌دادند، شرکت‌هایی نظیر لloyd’s آف لندن که آن را بیمه می‌کردند، و پالایشگاه‌های شکر که محصول نهایی را می‌ساختند.

این جغرافیای تولیدی ردپای ماندگاری بر کارائیب گذاشت، حتی پس از فروپاشی صنعت شکر. جزیره‌هایی مانند باربادوس امروز یک «اقتصاد مزرعه‌ای بازبرندشده که به‌جای شکر برای تفریح ساخته شده» دارند، به قول فیونا کامتون، هنرمند، تاریخ‌نگار و بنیان‌گذار پلتفرم «کارائیب را بشناسید» از سنت لوسیا. او برجسته می‌کند که اکثر زنجیره‌های هتل، خطوط کروز، خطوط هوایی و پلتفرم‌های رزرو این منطقه به‌صورت محلی مالکیتی ندارند. برای هر دلار صرف‌شده در کارائیب، ۸۰ سنت به‌دلیل بازگرداندن سودهای شرکت‌های بزرگ خارجی به بیرون، جریان می‌یابد.

صاحبان هتل‌ها با وعدهٔ تخفیف‌های مالیاتی سخاوتمندانه جذب شدند، در حالی که خطوط کروز بزرگ توانستند هزینه‌های بندری بسیار پائینی را مذاکره کنند؛ زیرا اگر دولتی سعی کند هزینهٔ بیشتری از آن‌ها دریافت کند، می‌توانند به سادگی لنگر خود را بالا ببرند و در جای دیگری بنامند.

در داخل هتل‌های تمام‌وجوهه به‌صورت جداگانه ایزوله می‌شوند؛ گردشگران اغلب تعامل کمی با اقتصاد محلی دارند. در کشتی‌های کروز، اسپاها، رستوران‌ها و کازینوهای داخلی ممکن است مسافران را از خروج به بندر منصرف کنند. اگر هم به بندر بروند، اغلب از طریق فروشندگان «مجاز» که هزینهٔ حضور در تبلیغات را پرداخت کرده‌اند، یا به‌تدریج با قدم گذاشتن بر سواحل خصوصی و کلاب‌های متعلق به یا اجاره‌شده توسط خود کروزها، سفر می‌کنند.

مانند مزارع پیشین، گردشگری نیز به‌طور جدی بر اکوسیستم‌های محلی تهدیدی جدی ایجاد می‌کند. یک کشتی کروز معمولی در طول یک روز ۲۱٬۰۰۰ گالن فاضلاب، یک تن زباله، ۱۷۰٬۰۰۰ گالن فاضلاب آب، بیش از ۲۵ پوند باتری، لامپ‌های فلورسنت و سایر ضایعات شیمیایی و پزشکی، و تا ۶٬۴۰۰ گالن آب‌چیل روغنی از موتورهای خود تولید می‌کند. در حین‌که در خشکی، هتل‌ها مقدار زیادی آب می‌نوشند و منابع دیگر را آلوده می‌کنند؛ امری که کشورهای منطقه که با کمبود آب مواجهند، نمی‌توانند تحمل کنند، و همچنین انرژی عظیمی مصرف می‌کنند. «نورهای آن‌ها تمام شب روشن است؛ آن‌ها انرژی را به‌صورت ۲۴/۷ می‌سوزانند»، می‌گوید رادی گرانت، مشاور دولت باربادوس. «دولت‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند بار پیامدهای اجتماعی و محیطی را به‌عهده بگیرند».

نمودار نشان‌دهنده میزان آلودگی یک کشتی کروز معمولی
تصویر: اندیشکده Common Wealth

پس چرا، با وجود این هزینه‌ها، گردشگری این‌چنان در منطقه فراگیر است؟ «این تنها صنعتی است که، حداقل در ترتیب فعلی اقتصاد جهانی، می‌تواند درآمد ارزی قابل‌توجهی برای کشورهای کوچک کارائیب به‌دست آورد»، به نقل از متیو بیشاپ، استاد دانشگاه شفیلد که پژوهش‌های خود را به اقتصاد سیاسی توسعه در این منطقه اختصاص داده است. در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، برخی از کشورهای تازه مستقل کارائیب مدل‌های توسعه سوسیالیستی و مالکیت دولتی صنایع کلیدی را آزمایش کردند؛ این مدل‌ها تحت فشار آمریکا که حتی در سال ۱۹۸۳ به‌طور موقت به گرنادای سوسیالیست حمله کرد، رها یا به‌طوردشوار سرنگون شدند. با تنها مسیر موجود جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای ترک کشاورزی شکر، گردشگری به‌عنوان «آخرین راه‌حل» برای کارائیب ظاهر شد.

اگرچه مقاومت سیاه‌پوستان – از شورش‌های برده‌ها در قرن نوزدهم تا قیام‌های کارگری در قرن بیستم – باعث فشار بر بریتانیا برای اعطای امتیازات رسمی شد و فرایند لغو برده‌داری و اعطای استقلال سیاسی را شتاب داد، حقیقت سخت دربارهٔ تاریخ امپراتوري این است که این فرآیندها هرگز همراه با نوعی انتقال ثروت لازم برای حمایت از آزادی اقتصادی واقعی نبوده‌اند. در عوض، در سال ۱۸۳۷ جبران‌ خسارت به مالکان برده‌ها به‌گونه‌ای بود که ۴۰٪ از درآمد سالانه خزانه‌داری به آن‌ها پرداخت شد، در حالی که کارگران سیاه‌پوست، به‌ویژه در جزایر کوچکتر مانند باربادوس، دسترسی به زمینی که می‌توانست آن‌ها را از ادامهٔ کار در صنعت شکر رهایی بخشد، نداشتند.

امروزه، در سراسر منطقه، گردشگری همچنان مردم بومی را از کنترل و دسترسی به زمین محروم می‌کند. فیونا کامتون می‌گوید: «این یک از‌دست‌برداری فرهنگی و اقتصادی است که در زمان حال ادامه دارد». «بسیاری از مکان‌های دوران کودکی ما که در آن‌ها آزادی کامل را تجربه می‌کردیم، توسط صندلی‌های ساحلی و نگهبانان امنیتی تصرف شده‌اند؛ اگر آن‌ها از شما نخواهند که بروید، در اطراف‌تان می‌چرخند تا احساس ناخوشایندی به شما بدهند». او استدلال می‌کند که همان زمینی که از مردم بومی دزدیده شد و به‌صورت سیستماتیک از دست مردم سیاه‌پوست در دوران استعمار گرفته شد، اکنون «بسته‌بندی و به‌عنوان «بهشت» به جهان عرضه می‌شود».

تهدید تصویر «بهشت» توسط بحران اقلیمی صورت می‌گیرد. اگرچه کارائیب تنها ۰٫۳٪ از انتشار گازهای گلخانه‌ای تاریخی جهان را به‌دست می‌آورد، این منطقه دومین ناحیهٔ پرخطر جهان است که با سیلاب‌ها و طوفان‌های فزاینده‌ای مانند «ملیسا» مواجه است. بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳، رخدادهای اقلیمی خسارت بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار به‌بار آوردند. این خطر وجودی نه تنها برای صنعت گردشگری بلکه برای تمام بافت زندگی مردم محلی است.

نمودار نشان‌دهنده سهم کارائیب از انتشارات تاریخی جهانی
تصویر: اندیشکده Common Wealth

«این حس را دارید که آن‌ها دو بار رنج می‌برند»، می‌گوید بیشاپ دربارهٔ کشورهایی که توسط هوای شدید به‌تیر می‌خورند. «آن‌ها از بی‌عدالتی‌های تاریخی اولیهٔ برده‌داری و دوره پس از آن رنج می‌برند و هم‌اکنون از شوک‌های اقلیمی رنج می‌کشند. و برای هیچ‌یک از این دو چیز جبران مالی دریافت نکرده‌اند». در واقع، به‌جای اینکه پول برای کمک به بحران اقلیمی به منطقه وارد شود، به‌سوی طلبکاران خارج می‌گریزد.

بسیاری از کشورهای کارائیب به‌طور شدید بدهی‌دارند؛ آن‌ها در قرن بیستم برای مقابله با مشکلات توسعه‌پایینیِ استعماری مانند بهداشت عمومی و آموزش ضعیف و برای ساخت زیرساخت‌های جدید گردشگری نظیر فرودگاه‌ها و بندرهایی که برای کشتی‌های عظیم کروز عمیق هستند، استقراض کردند. تحلیل اخیر مؤسسهٔ آب‌وهوای جامعه نشان داد که این منطقه به‌طور سالانه مبلغی تقریباً برابر با هزینهٔ پرداخت‌های بدهی خود را از دست می‌دهد، همان مقدار که سازمان ملل پیش‌بینی می‌کند برای تأمین مالی سازگاری و مقاوم‌سازی اقلیمی لازم است. جامائیکا، که مطابق با قواعد نئولیبرالی نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی از ۱۴۰٪ در سال ۲۰۱۳ به ۶۲٪ در سال ۲۰۲۳ کاهش داد و بخشی از مازاد مالی خود را برای فجایای آینده ذخیره کرد، دریافت که ۵۰۰ میلیون دلاری که توانست ذخیره کند، به‌سختی می‌توانست بخشی از بیش از ۸ میلیارد دلار خسارت ناشی از طوفان «ملیسا» را پوشش دهد.

به‌جای ادامه وابستگی به درآمدهای نامطمئن و نوسانی گردشگری لوکس، رهبران کارائیب و فعالان جامعهٔ مدنی به‌صراحت بر لزوم جبران‌ خسارت‌ها تأکید می‌کنند. این مسأله فقط دربارهٔ عذرخواهی یا مقادیر نمادین پول نیست؛ جبران واقعی به معنای بازنگری کل ساختار اقتصادی است که به‌طی‌دستی کارائیب را حاشیه‌نشین کرده است.

به عنوان مثال، فیونا کامتون مایل است مدلی کمتر استخراج‌گر از گردشگری را که بر مالکیت جامعه‌ای هتل‌ها، اقامتگاه‌های اکوا، و شرکت‌های تورهای میراثی متمرکز است، به‌دست آورد. او کتاب سبز کارائیب (Caribbean Green Book) را به‌عنوان منبعی برای مسافران علاقه‌مند به کسب‌وکارهای بومی ایجاد کرده است. رادی گرانت همچنین تأکید می‌کند که دولت‌های کارائیب می‌توانند و باید بیشتر عمل کنند. «گردشگری در خلأیی عمل نمی‌کند؛ این صنعت توسط قوانین و مقرراتی که وضع کرده‌ایم، حمایت می‌شود»، او می‌گوید و تمایل دارد سیاست‌هایی را ببینید که شرکت‌ها را به پرداخت مالیات بیشتر و خرید محصولات غذایی و سایر کالاها به‌صورت محلی تشویق کند. اما در حالی که مسافران می‌توانند گزینه‌های اخلاقی‌تری انتخاب کنند و دولت‌های کارائیب می‌توانند گردشگری را به سمت جهت‌گیری پایدارتر سوق دهند، تغییرات ساختاری عمیق‌تر در مورد بدهی‌ها و جبران خسارت‌های ناشی از تغییرات اقلیمی، و تأمین مالی سازگاری مانند ساخت دیوارهای جدید برای مقابله با سیل، نیازمند تلاش‌های سیاسی سازمان‌یافته‌تر است.

هرچقدر هم که هتل‌های لوکس سعی کنند گذشتهٔ کارائیب را پاک‌سازی کنند، هر صبح سواحل شنی سفید را از سارجاسوم (علف‌دریایی سارجاسوم) که به‌دلیل گرم‌شدن دریاها بیش از پیش رشد می‌کند، تمیز می‌کنند، ما همه در جهانی زندگی می‌کنیم که توسط امپراتوری شکل گرفته است. سؤال برای همهٔ ما این است: چگونه می‌توانیم آن را بازآفرینی کنیم؟

شادی رضایی

از دوران کودکی عاشق سفر کردن بودم و دوست دارم وقتی درباره مکان‌های دیدنی دنیا محتوایی تولید می‌کنم، عشق حاصل از اون رو به شما هم منتقل کنم. امیدوارم از مطالعه مطالب من لذت ببرید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 5 =

دکمه بازگشت به بالا