
شاید قدیمیترین کتیبههای سنگی آستین در کوه بونل باشند
توسط مایکل بارنز، ستوننویس

آرون ای. مارتینز/آستین امریکن-استیتسمَن
یک خواننده میپرسد: «قدیمیترین گرافیتی قابل خواندن در آستین چیست؟»
این سؤال در زمان مناسب مطرح میشود؛ چرا که گالری فضای باز هُپ، مجموعهای شگفتانگیز از گرافیتی که پیش از این یک سایت ساختوساز متروکه در تپه Castle Hill را تزئین میکرد، رسماً بازگشته است، اما اینبار در میان سرزمینهای شرقدور آستین.
با توجه به تعریفی که میگیرید، گرافیتی تصویری میتواند به دهها هزار سال پیش بازگردد. واژههای نوشتاری حدود ۲٬۵۰۰ سال پیش در یونان اضافه شدند. ریشه کلمات «گرافیتو» (مفرد) و «گرافیتی» (جمع) از واژه یونانی به معنای «نوشتن» و پسوند کوچک ایتالیایی سرچشمه میگیرد.
کجا میتوان قدیمیترین «نوشتار کوچک» در آستین یافت؟
بهصورت شخصی هرگز پتروگلیفهای پالئویندین یا بومیامریکایی که بر سنگها در ناحیه آستین حک شدهاند، ندیدهام؛ چه برسد به هنر سنگی که بر صخرهای در مرکز تگزاس یا داخل دیوارهای غار رسم یا رنگآمیزی شده باشد. بیشتر این بقایای پیشاتاریخی که من با آنها برخورد کردهام، در اقلیم خشک و محافظتپذیر بیابان جنوبغربی، از جمله غرب تگزاس، یافت میشود.
سازندگان دیوارنگاریهای رسمی بیرونی و هنر گالری بهمدت طولانی تکنیکها و سبکهای گرافیتی را بهکارگیری کردهاند. در واقع، گاهی تشخیص تمایز میان این واژهها دشوار است، همانطور که من هفته گذشته در مرکز تاریخ آستین دوباره کشف کردم. تصاویری که در پوشهها و جعبههای بهدقت نگهداری شدهاند و همچنین در فایلهای دیجیتال، به نظر میرسید که تحت چندین تعریف هنری جای بگیرند.
لطفاً نامزدهای خود برای قدیمیترین گرافیتی قابل خواندن در آستین را به همراه عکسها به نشانی ایمیل mbarnes@statesman.com بفرستید.
مورد گرافیتی ال مورو

کتابخانه کنگره
بهعنوان یک تصادف دیگر، من در حال مطالعه کتاب «شورش پوبلو: شورشی مخفی که اسپانیاییها را از جنوبغرب رانده است» اثر دیوید رابرتس هستم.
صبر کنید تا پیشزمینهای بیشتر درباره یک گرافیتی شگفتانگیز ارائه شود: رابرتس، صخرهنورد، کوهنورد، استاد، روزنامهنگار و نویسندهای که در سال ۲۰۲۱ درگذشت، درباره تاریخ نادیدهگرفتهشدهٔ شورش ۱۶۸۰ علیه تسلط اسپانیاییها بر استان نوئوو ممکیکو بهطریقی هیجانانگیز مینویسد. همانطور که من در کارهای دیگر او، مثل «در جستوجوی کهنها: کاوش در جهان آناسازی جنوبغرب» و یک دوجین کتاب دیگر، مشاهده کردم، رابرتس سؤالات برجستهای میپرسد.
چگونه ساکنان پوبلو بهصورت مخفیانه برنامهریزی کردند تا استعمارگران آرامپذیر اسپانیایی را سرنگون کنند، بهویژه که آنها بهطور مکرر زبانهای کاملاً متفاوتی صحبت میکردند؟ اسپانیاییها چه کارهایی انجام دادند تا چنین احساس عمیق نفرتی را ایجاد کنند، حتی پیش از آنکه فاتح خوان دِ اوناته ی سلازار در سال ۱۵۹۸ حملهٔ بزرگ خود را آغاز کند؟ چرا نسخه بومیامریکایی این روایت در طول قرنها مخفی مانده است؟
رابرتس در مقایسهٔ تاریخ شفاهی با اسناد رسمی اسپانیایی مهارت دارد. او رویکرد تقریباً جهانشمول روزنامهنگاری را در پیگیری مستقیم با سرزمین و مردم بهیک گام ماجراجویانهتر پیش میبرد. گاهی او بهمدت چندین هفته در یک پوبلو متروکه با صدها اتاق میچرخد بدون آنکه دیگر انسانی را ببیند.
هشدار: در روایت رابرتس، اسپانیاییها تصویر بدی دارند. او بهویژه نسبت به هرگونه تلاشی برای صیقل دادن به نام و نشان اوناته، که در اسناد خود نوشت که اعدامهای انتقامیاش — از جمله قطع دستها و پاها — بهطور واقعی انجام شدهاند، مشکوک است.
تمام این موارد ما را به المورو میرساند.
اکنون بخشی از پارک ملی المورو در نیومکزیکو، این پارک بقایای یک پوبلو تاریخی بر فراز تپهٔ آتسینا را که در مسیر باستانی زونی‑آکاما قرار داشت، حفظ میکند؛ همچنین صخرهٔ نرمسنگململی که قرنها مسافران بر روی آن گرافیتی حک کردهاند.
آمریکاییهای سفیدپوست آن را «سنگ نوشت» مینامند.
قدیمیترین نوشتار قابل خواندن؟ این نوشتار توسط خود اوناته در تاریخ ۱۶ آوریل ۱۶۰۵ بهجا گذاشته شد. در واقع او در ۲۹ اکتبر ۱۵۹۸ نیز در این مکان اردو زد. اگر در این سفر اولیهای نیز حکاکیای انجام داده بود، بهدست عوامل طبیعی از بین رفته است.
هزاران کوهنورد که در «چشمه» یا مخزن طبیعی روی سمت جنوبشرق تپه توقف کردند، بهموقع ادامه دادند. افراد علاقهمند به تاریخ سعی کردند این مکان را حفظ کنند؛ رئیسجمهور تئودور روزولت در سال ۱۹۰۶ آن را بهعنوان یک بنای ملی تعیین کرد. متأسفانه، کارگران بسیاری از کتیبههای اوایل قرن بیستم را که در آن زمان بهدلیل تازگی کمتر تاریخی در نظر گرفته میشدند، حذف کردند.
نکتهای دیگر از اوناته: او شعار خود را مستقیماً بر روی یک پتروگلیف آناسازی حک کرد.
منابع برای پیگیری گرافیتی آستین
![فان لی به اثر "بازگشت به آینده" توسط گرافیتینویس ماندو "لِیس" مارتینز نگاه میکند؛ این اثر در مراسم افتتاح نمایشگاه "پیوستن قطعات: هنر گرافیتی آستین ۱۹۸۴ - ۲۰۰۴" در مرکز فرهنگی مکزیک-آمریکایی اِما اس. بارینتوس به نمایش درآمد. [جی جَنَر/امریکن-استیتسمَن]](https://dl.triplike.ir/pic/2025-12/Trip-267745-2025-12-25-20-12-24-fz1ip8.webp)
آستین ۳۶۰
برای تحقیق درباره گرافیتیهای قدیمی بهمحل نزدیکتر، در تاریخ ۶ دسامبر به مرکز تاریخ آستین گسترشیافته رفتم؛ تقریباً دقیقاً ۲۴ ساعت پیش از بازگشایی بزرگ ساختمان جان هنری فولک.
در آن شنبه، توسط یک پذیرشکنندهٔ خوشچهره در طبقهٔ اول خوشآمد گفتم، سپس پذیرشکنندهای دیگر مفید در اتاق مطالعهٔ عظیم در طبقهٔ دوم. پس از ثبتنام و تکمیل فرم درخواست، به دو پژوهشگر متخصص، جنا کوپر و آرون گلدمن، تکیه کردم که مجموعههای دیجیتال و فیزیکی را بهدنبال سرنخهای تصویری و داستانهای گرافیتیهای قدیمی گشتند.
در کمتر از یک ساعت، ما مطالبی بیشتر از آنچه برای این ستون مقدماتی لازم بود جمعآوری کردیم، اما هیچ چیز قطعی دربارهٔ قدیمیترین گرافیتی در این منطقه به دست نیاوردیم.
اولین مرحلهٔ شواهد از پوشههای دیجیتالی بهدست آمد که حاوی عکسهای دارای حقنشر بهصورت مستند بودند. نحوهٔ سازماندهی آنها افکارم دربارهٔ مکانهای جغرافیایی گرافیتیهای دیرپا دوباره تنظیم کرد: مکانهایی همچون گالری فضای باز هُپ، پل راهآهن بر فراز دریاچه لیدیبرد، تونل زیر راهآهن شمال لامار، شرق آستین. در این فایلها گرافیتی و دیوارنقاشی اغلب با هم ترکیب میشوند. من نیز آرام شدم، چون میدانستم که در آرشیوهای امریکن‑استیتسمَن تصاویر مشابه فراوانی داریم و نیازی به انتظار چند روز یا هفته برای دریافت اجازهاز صاحب حقنشر نخواهد بود.
سپس پاکتی را باز کردم که تنها حاوی یک مورد بود: «تقویم گرافیتی آستین ۱۹۸۶». این تقویم که در سال ۱۹۸۵ توسط شرکت جِزیبل وسپوتی (Jezzebel Vespucci Inc.) ساخته شده بود، یک تقویم سیاه‑سفید ساده بود که بهخوبی با سبک گرافیتیهای عکاسیشده سازگار بود.
پس از آن کتابی زیبا با تصاویر رنگی و متون ظاهر شد: «Hope Outdoor Gallery: ۳ Years of People and Street Art in Austin, Texas». این کتاب توسط Castle Hill Partners، کمپین Hope و Stratus Properties حمایت شد و توسط تیمی بزرگ به رهبری تولیدکننده اجرایی و مدیر هنری Andi Scull Cheatham همآراست. Rachel Romero مصاحبهها را جمعآوری کرد.
تنها این واقعیت که همه این افراد بههم پیوستند تا کار خلاقانهٔ هنرمندان را که در شرایط دیگر ممکن است «واندال» نامیده شود، مستند و به اشتراک بگذارند، نشانگر تحولی عمیق در نگرش جامعه نسبت به گرافیتی است. میراث نژادپرستی و ارتباط اخیر گرافیتی با تگگذاری گروههای جنایتکار نیز در تغییر نگرشها نقش دارند.
همهگان به این عقیده نیستند، اما این شکل از بیان برای بسیاری، در طول زندگی من، از «آزار چشم» به «هنر» تبدیل شده است. بسیاری از عوامل به محل قرارگیری آن بستگی دارد. امروزه، مشاهده میکنم که تگزنهای مرکز شهر تمایل دارند از ساختارهای مشغول اجتناب کنند، در حالی که ساختمانهای متروکه هدف مناسبی برای آنهاست.
در کتابخانه عمومی آستین کتابی زیبا دیگر نیز موجود است که بهقدری محبوب است که برای چاپ دوباره برنامهریزی شده است: «ATX Urban Art: Layers of Scrawls, Street Art, Murals and Mosaics in Austin, Texas». این جلد نمونههایی را که به دههٔ ۱۹۵۰ بر میگردند مستند میکند؛ برخی از اینها میتوانند «نشانههای شبحی» شناخته شوند، موضوع مجموعهٔ ۱۹ اکتبر «از آرشیوها».
باید عمیقتر به این گنجینهٔ منتشرشده پرداخته و آن را بررسی کنم. میتوانید برخی از پیشزمینه و همچنین نقشهٔ دیجیتال راهیابی را در وبسایت atxurbanart.com پیشنمایش نمایید.
در طول بازدید نسبتاً کوتاه من از مرکز تاریخ، یک پژوهشگر در سایت Newspapers.com جستجو کرد — کاری که معمولاً من در خانه برای تهیهٔ ستونهای «از آرشیوها» انجام میدهم — تا اولین اشاره به گرافیتی محلی در روزنامه استیتسمَن را بیابد. قدیمیترین مقالهای که او یافت، در تاریخ ۷ آگوست ۱۹۶۹ در ستون «دلارها و حس»ِ خلاصههای جمعآوریشده منتشر شد.
این جمله در انتهای دقیق ستون ظاهر میشود و بهنظر میرسد ABM Industries، تأمینکنندهٔ خدمات نگهداری، را با مقایسهٔ آن با یک برند خودروی مشهور اما ناموفق، مورد انتقاد قرار میدهد: «حکمت گرافیتی از سرویس بهداشتی زنان در ساختمان UT Union: ‘ABM همان ادسل است.’»
لطفاً نکات و سؤالات خود برای «از آرشیوها» به mbarnes@statesman.com ارسال کنید.


