
- بهعنوان یک نویسنده سفر، هرگز انتظار نداشتم که برای برنامهریزی تعطیلاتی مشاور را استخدام کنم.
- با این حال، در ماه ژوئن با یک مشاور سفر برای هماهنگی سفر به پاریس همکاری کردم.
- پیشنهادهای او، مانند یک کلاس کوچک ساخت ماکارون، تجربههای شگفتانگیزی برای ما به ارمغان آورد.
بهعنوان یک نویسنده سفر، همیشه به این افتخار میکردم که جزئیات تمام سفرهایم را بهتنهایی مدیریت میکنم.
سالهاست که به کشف هتلهای بوتیک پنهان، مصاحبه با متخصصان سفر، و کمک به خوانندگان برای تدوین برنامههای سفری پر از تجربههای کمتر شناختهشده میپردازم — همه اینها بخشی از کار روزانه من است.
اما امسال متفاوت بود. من دیگر تنها به تعادل بین مهلتها و تکالیف نپرداختم؛ بلکه مراقبت از دو نوزاد همدوقلو را نیز بر عهده داشتم.
بین برنامهریزی زمان شیر، روتینهای خواب کوتاه و سعی در حفظ حتی کمترین زمان شخصی، انرژی برای برنامهریزی عمیق معمولیام را نداشتم.
به همین دلیل، برای سفر پنجشبهای که مدتها انتظارش را کشیدیم به پاریس همراه با مادرم و خواهرم در ماه ژوئن، به یک مشاور سفر مراجعه کردم — کاری که هرگز فکر نمیکردم انجام دهم، بهویژه با توجه به شغلم.
برای آغاز کار، با شرکت مسافرتی Fora تماس گرفتم و با یکی از مشاوران آنها ارتباط برقرار کردم. اگرچه مشاوری که در نهایت با او کار کردم هزینهای برای خدماتش دریافت نکرد، هر مشاور قیمت خود را تعیین میکند.
دوست داشتم این فرآیند چقدر شخصیسازیشده بود

مشاورمان کار را با یک تماس مقدماتی ۳۰ دقیقهای جامع آغاز کرد تا دربارهٔ ما بهعنوان مسافران بیشتر بداند.
نه تنها دربارهٔ مکانهایی که میخواستیم به آنها برویم صحبت کردیم، بلکه دربارهٔ نحوهٔ سپری کردن روزهایمان، نوع هتلهای مناسب برایمان، و تجربههایی که سفر را به یادماندنی میکند، گفتگو کردیم.
قدردان این بودم که او بازخورد را میپذیرفت، زمان میگذاشت تا توضیح دهد چرا برخی مکانها با سبک سفرمان همخوانی دارد و چرا برخی از گزینههای اولیهٔ من که «باید در آن جای بمانیم» ممکن است در واقع مناسب نباشند.
بهعنوان مثال، او بهلطافتی ما را از یک ملک سنتیتر نزدیک به جاذبههای گردشگری اصلی دور کرد و در عوض یک هتل مدرن و طراحیمحور در محلهای دیگر پیشنهاد داد که شاید با سلیقهٔ ما بیشتر سازگار باشد.
مشاورمان همچنین به من کمک کرد تا عادت معمولم به برنامهریزی بیش از حد هر روز را دور کنم؛ او رویکردی دقیقتر و واقعبینانهتر روز بهروز پیشنهاد داد تا قبل از شام احساس عجله یا خستگی نکنیم.
علاوه بر این، او برنامهٔ سفر را مطابق با بودجهمان تنظیم کرد و به ما اجازه داد تا از تجربههای گرانقیمتتر، مانند یک کروز خصوصی بر روی رود سِن، صرفنظر کنیم، در حالی که همچنان از گزینههای متفکرانه دیگری بهرهمند شدیم (جزئیات بعداً).
تجربهها سفر را شکل دادند

بهدلیل برنامهریزی مشاورمان، یک فهرست از تجربههای شخصی و واقعاً بهیادماندنی داشتهایم. علاوه بر این، بیشتر این تجربهها پیشاپیش تنظیم شده بودند، بنابراین تنها کافی بود حضور پیدا کنیم.
یکی از بخشهای دلخواهم در سفر — علیرغم اینکه هیچ مهارت شیرینیپزی نداشتم — کلاس کوچک گروهی ساخت ماکارون بود.
همچنین یک روز را در منطقه شامپین با یک راهنمای خصوصی گذراندیم که در مسیر به نقاط دیدنی مختلف سر زد، از جمله صومعهای که گفته میشود دوم پرتینیون در آن شراب گازدار مشهور خود را تکمیل کرده است.
مشاورمان تقریباً تمام رزرواسیونهای رستورانهای ما را نیز بر عهده گرفت، که ما را از اضطراب لحظهٔ آخری و بحثهای بیپایان «امشب کجا غذا بخوریم؟» نجات داد.
او فهرستی از گزینههای بررسیشده و بهخوبی تحقیقشده متناسب با سلیقهٔ ما ارسال کرد؛ مکانهایی که حس خاصی داشتند اما بیش از حد رسمی نبودند و ما را به سمت گنجینههای محلی هدایت کردند که احتمالاً به تنهایی پیدا نمیکردیم.
یکی از مکانهای دلپذیر ما «بیسترو ماربوف» بود که یک رستوران فرانسوی شیک و زیبا است و بهراحتی در مقابل هتل ما واقع شده بود.
یاد گرفتم رها شوم و بیشتر از سفر لذت ببرم

در ابتدا، سپردن فرمان به یک مشاور سفر احساس عجیبی داشت، بهویژه برای کسی که نه تنها بهجزئیات هرچیزی دقت فراوان دارد بلکه از طریق کمک به دیگران برای برنامهریزی سفرها، درآمد کسب میکند.
اما بهجای احساس جدایی، در این سفر حضور بیشتری داشتم نسبت به هر تعطیلاتی که در سالها تجربه کردهام.
میتوانستم به سادگی حاضر شوم و لذت ببرم، بدون اینکه بار دیگر در مورد اینکه آیا بهترین رستوران را انتخاب کردهام یا زمان مناسب موزه را رزرو کردهام، فکر کنم. بهعنوان یک والد جدید، این آزادی بهویژه لوکس بهنظر میرسید.
در نهایت، دریافتم که بهترین سفرها دربارهٔ وسواسی شدن نسبت به هر جزئیات نیستند. بلکه دربارهٔ این است که به خود فضایی بدهید تا واقعاً از تجربه لذت ببرید — حتی اگر به معنای این باشد که برنامهریزی را به دست دیگری بسپارید (آه!).