از سافوک تا مارگیت: کاوش در سرزمین‌های آتش ترنر و باران کانستبل

با نمایشگاه جدیدی که زمستان امسال در تیت بریتانیا به رقابت این دو هنرمند می‌پردازد، مایکل هاجز بخش‌هایی از انگلستان را که الهام‌بخش برخی از برترین آثار آن‌ها بوده، کاوش می‌کند

جان کانستبل، «اسب سفید»، ۱۸۱۹
جان کانستبل، «اسب سفید»، ۱۸۱۹ (مجموعه فریک، نیویورک. عکس: جوزف کوشیا جونیور)

اینجا سافوک است یا اسکس؟ رودخانه استور مرز را مشخص می‌کند، اما سفرش را از میان چمنزارهای هموار دره ددهام متوقف کرده و برکه‌ای صاف و آرام تشکیل داده؛ در حالی که با قایق برقی که توسط بنیاد رودخانه استور اداره می‌شود از روی آن عبور می‌کنم، وضعیت شهرستانم نامشخص باقی می‌ماند. طبیعت اما بی‌اعتنا به این مرزبندی‌هاست. سنجاقک‌ها سطح آب را می‌شکافند و ماهی‌ها در نور خورشید شکسته‌شده می‌درخشند. در اعماق، ماهی‌هایی مانند دس، کپور و تِنچ زندگی می‌کنند و گزارش‌هایی از حضور جغدهای انباری، سمورها و موش‌های آبی در این آبراه وجود دارد؛ آبراهی که رویایی از آن چیزی است که رودخانه‌های آلوده انگلستان باید باشند.

این بخش از استور به شیوه دیگری غیرواقعی است. میلیون‌ها نفر آن را نه به عنوان مکانی واقعی، بلکه به عنوان مجموعه‌ای از نقاشی‌های نقاش رمانتیک بزرگ، جان کانستبل، می‌شناسند؛ به ویژه بوم‌های «شش‌پایی» او، که معروف‌ترین‌شان عراده یونجه و اسب سفید هستند. امروزه، به جز برق آبی یک ریوا‌رِو که به سوی ناهارش تیر می‌کشد، آرامشی کامل حاکم است، اما دو قرن پیش، همین‌جا بود که کانستبل – که در سال ۱۷۷۶ در ایست برگهولت، سمت سافوکی رودخانه، به دنیا آمد – به طور دراماتیکی رقابت خود را با نابغه هنری برجسته عصر، جی.ام.دبلیو. ترنر، اعلام کرد.

رقابت میان نقاشی از مشاهده‌های سرد و خنک و دیگری از احساسات انفجاری – یا همان‌طور که منتقد معاصر آن را «آتش ترنر و باران کانستبل» توصیف کرد – در نمایشگاه «ترنر و کانستبل» در تیت بریتانیا این زمستان جشن گرفته می‌شود. برای گرامی‌داشت این نمایشگاه، من سرزمین کانستبل را کاوش می‌کنم و سپس به مارگیت محبوب ترنر،度假گاه کنتی که او آسمانش را «زیباترین در تمام اروپا» توصیف کرد، می‌روم.

امروزه، ترنر که در کاونت گاردن به دنیا آمد و هنری‌اش آشکارا پیش‌درآمدی بر امپرسیونیسم و مدرنیته است، معمولاً بر رقیب به‌ظاهر محافظه‌کارش ترجیح داده می‌شود. اما آثار کانستبل هم می‌توانستند پرتلاطم باشند. همان‌طور که اسب سفید (که پس از تقریباً ۲۰ سال برای اولین بار به انگلستان بازمی‌گردد و از مجموعه فریک نیویورک به امانت به تیت بریتانیا آمده) نشان می‌دهد، کانستبل که در سافوک طرح می‌زد و در لندن نقاشی می‌کرد، استاد آسمان‌های خاکستری تهدیدآمیز بود. با این حال، وقتی پیاده‌روی‌ام را از مسافرخانه سان این در ددهام آغاز می‌کنم، آسمان قاطعانه آبی است؛ مسافرخانه‌ای از قرن هفدهم که کف‌هایش با گذر زمان کج شده و اتاقم، که مناسب نام کانستبل دارد، رو به کلیسای قرون‌وسطایی سنت مری است.

جان کانستبل، «دره ددهام»، ۱۸۲۸
جان کانستبل، «دره ددهام»، ۱۸۲۸ (گالری‌های ملی اسکاتلند. خریداری‌شده با کمک وصیت‌نامه کوان اسمیت و صندوق هنر، ۱۹۴۴. عکس: آنتونی ریو)

کلیسای سنت مری مرتباً در نقاشی‌های کانستبل از دره ظاهر می‌شود و داخل آن، صعود – یکی از معدود آثار مذهبی او – بالای در داخلی آویزان است. کنار کلیسا، مدرسه سابق گرامر قرار دارد که کانستبل در آن دقایق را تا بازگشت به دشت‌ها می‌شمرد. من هم به پیروی از او، به دره‌ای قدم می‌گذارم که در گرمای غیرفصلی غرق شده؛ جایی که گله‌ای از گوساله‌های تنبل حتی زحمت آزار رساندن به غریبه‌ها را به خود نمی‌دهند و اسب سفیدی تنها، گویی کانستبل از آن سوی قبر مرا به یاد می‌آورد.

ردیف بیدهای شکسته و افتاده، لبه رودخانه‌ای را که پس از قانون ناوبری رودخانه استور در ۱۷۰۵ حفر و سدبندی شد، مشخص می‌کند؛ تغییراتی که به پدر کانستبل، تاجر ثروتمند گلدینگ کانستبل، امکان حمل و آسیاب غلات را داد. گلدینگ بخشی از پیش‌صنعتی‌سازی منظره‌ای بود که به اشتباه آن را جوهره روستایی می‌دانیم و وقتی از پل عابر پیاده به سمت آسیاب فلتفورد می‌آیم، روشن است که این مکان جایی برای کار مردم و رام کردن طبیعت بوده.

علاوه بر آسیاب، انبار و خانه‌ای که خانواده کانستبل در آن زندگی می‌کردند، سدهایی برای مهار جریان جزر و مد وجود دارد و درست بیرون از چایخانه بنیاد ملی اعتماد، حوضچه خشک آجری قرار دارد که در آن بارج‌های غلات ساخته و تعمیر می‌شدند. و سپس منظره عراده یونجه، جایی که خانه کشاورز ویلی لات هنوز در لبه رودخانه است؛ جایی که گاری توقف کرد و اسب‌ها آب خوردند. عراده یونجه در استودیوی لندن کانستبل نقاشی شد و تا کنون هرگز به شهرستان تصویرشده‌اش نزدیک نشده. اما این اثر مشهور در سال ۲۰۲۶ به گالری ایپسویچ خواهد آمد و در کنار طرح‌های مقدماتی هنرمند، به عنوان بخشی از جشن‌های ۲۵۰ سالگی کانستبل در موزه‌های کلچستر و ایپسویچ به نمایش درمی‌آید. قرن‌ها بعد، و به جز چند هنرمند آماتور که با دفترچه‌های طرح‌شان مشغولند، منظره رودخانه هنوز شبیه نقاشی است، اگر آسمان این‌قدر قاطعانه آبی نماند.

مایکل به مارگیت سفر کرد، شهری که ترنر بیش از ۱۰۰ اثر در آن خلق کرد
مایکل به مارگیت سفر کرد، شهری که ترنر بیش از ۱۰۰ اثر در آن خلق کرد (تصاویر گتی)

صبح روز بعد، آسمان هنوز اشتباه است. به جنوب، به تانت ابری در گوشه جنوب شرقی انگلستان آمده‌ام و آسمان ابری که مرا استقبال می‌کند، زیباترین در تمام اروپا نیست. در قطار به سمت جنوب، کنت پر از پرچم‌های اتحادیه و صلیب سنت جورج بود، اما ترنر – که اولین بار وقتی ۱۱ ساله بود به مارگیت آمد و بیش از ۱۰۰ اثر در این شهر خلق کرد – کنت را تا حدی دوست داشت چون به جهان باز بود و از آن برای سفر به قاره استفاده می‌کرد. اسکله‌ای که از بندر بیرون زده بود، مدت‌هاست از بین رفته، اما گمرکخانه‌ای که ترنر آن را طرح زد، به عنوان مرکز بازدیدکنندگان باقی مانده و مشرف به گالری معاصر ترنر، ساخته دیوید چیپرفیلد معمار بریتانیایی است. این مجموعه مکعبی از فولاد و شیشه، در محل خانه مهمان‌پسند مورد علاقه ترنر قرار دارد؛ جایی که او با صاحبخانه‌اش، خانم بوت، درگیر رابطه عاشقانه‌ای شد (رابطه‌ای که به یادماندنی توسط تیموتی اسپال و ماریون بیلی در فیلم آقای ترنر مایک لی به تصویر کشیده شده).

از پنجره عظیم رو به دریا در طبقه اول، تقریباً همان منظره‌ای را می‌بینم – به جز توربین‌های بادی – که ترنر از اتاق خوابش می‌دید و نزدیک گالری، طرح روغن فوق‌العاده ترنر، موج‌ها که به ساحل پشتی در مارگیت می‌شکنند، را آویزان کرده‌اند؛ یکی از مطالعاتش برای نقاشی موشک‌ها و چراغ‌های آبی. اگر ترنر پیش‌درآمدی بر انتزاع بود، این اثر – جایی که ساحل دریایی مارگیت به بیان گردابی از نور و رنگ تبدیل می‌شود – نشان می‌دهد چگونه.

این نقاشی بخشی از یک سال جشن ترنر است که از ۱۶ اکتبر آغاز شده و شامل رویدادهایی در سراسر شهر می‌شود. به همین دلیل، پس از نوش جان کردن شاه‌ماهی «کبابی‌شده» در رستوران عالی دوریز بیسترو، در یک تراس ویکتوریایی با کاغذ و زغال نشسته‌ام و زیر راهنمایی هنرمند مولی مارتین و با الهام از کتابی از طرح‌های ترنر، مشغولم. این خانه کایندرد، فضای هنری مسکونی است که از بهار، مارتین در آن آخر هفته‌های عقب‌نشینی طراحی ترنر و دریم‌لندز را برگزار خواهد کرد. امروز، در خاکستری‌ترین بعدازظهر کنت، تلاش من احتمالاً بیشتر باران است تا آتش.

نمایشگاه ترنر و کانستبل در تیت بریتانیا از ۲۷ نوامبر ۲۰۲۵ تا ۱۲ آوریل ۲۰۲۶

شادی رضایی

از دوران کودکی عاشق سفر کردن بودم و دوست دارم وقتی درباره مکان‌های دیدنی دنیا محتوایی تولید می‌کنم، عشق حاصل از اون رو به شما هم منتقل کنم. امیدوارم از مطالعه مطالب من لذت ببرید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + هفده =

دکمه بازگشت به بالا