

بسیاری از بازدیدکنندگان استانبول از این که شهر دارای خانههای پرندهای سنگی نیمهزارهای است که احترام عثمانیها به این موجودات را نشان میدهد، ناآگاه هستند.
در یک گوشه از شهر قدیم استانبول، ساختمانی وجود دارد که شاید بتوان آن را «تعمیرپذیر» توصیف کرد: یک دو طبقه سنگی با سقفهای شیروانی و پنجرههای فراوان. برخی از دیوارهای بیرونی آن در حال فروپاشی است، اما ویژگی منحصر بهفردی بر روی دیوارها نصب شده است که آن را به خانهای بسیار مناسب برای ساکنان متعددش—پرندگان شهر—تبدیل میکند.
بسیار بزرگتر از اینکه صرفاً بهعنوان «خانههای پرنده» شناخته شوند، دهها قصرهای پرندگان یا کاخهای پرندگان ماهرانه از سنگ تراشیدهشده، که در مراحل مختلف تعمیر قرار دارند، زیر آفتابسقفهای مساجد، مقابر و سایر سازههای دورهٔ عثمانی در مرکز استانبول ایستادهاند. این سازهها عمدتاً بین اوایل قرن شانزدهم تا قرن نوزدهم ساخته شدهاند و علیرغم اهمیت فرهنگی، تاریخی، مذهبی و زیستمحیطیشان، بهراحتی توسط تقریباً ۱۶ میلیون ساکن انسانی شهر نادیده گرفته میشوند.
«هر قصر پرنده دارای سبک معماری منحصر بهفردی است و زیبایی جزئیاتی دارد که نشاندهندهٔ همدلی اندیشمندانهای است»، میگوید اویکو دمیر، راهنمای تور مستقر در استانبول که پس از مشاهده این سازهها بر روی دیوارهای مکانهای تاریخی مختلف به آنها علاقهمند شد.

صدقه یکی از پنج ستون اسلام است و در دوران عثمانی این مفهوم به حیوانات سراسر امپراتوری نیز گسترش یافت. مؤسسات خیریه برای تغذیهٔ سگهای واگرا یا درمان موجودات صدمهدیده تأسیس میشدند و حفرههای کوچکی در سنگهای قبرستان حک میشد تا آب باران جمعآوری شده برای سگها، گربهها و پرندگان فراهم شود. در حالی که اسبها، شترها و الاغها نقش حیاتی در حملونقل داشتند و سگها بهعنوان نگهبانان محلهها ارزشمند بودند، پرندگان جایگاه ویژهای در امپراتوری داشتند، زیرا بهطور نمادین با روحی که به سوی آسمان میکشد، مرتبط بودند.
«در استانبول، اغلب میتوان خانههای پرنده را بر دیوارهای قبلهٔ مساجد (یعنی سویی که به مکه رو بهرو است) یافت؛ بهطوری که صدای پرندگان با صدای نماز پیوند مییابد و هر دو صدا—صدای انسان و صدای پرندگان—در آسمان مینوازند»، به گفتهٔ کریستین گرابر، استاد تاریخ هنر اسلامی در دانشگاه میشیگان.
ادغام خانههای پرنده در ساختارهای رسمی به دوران امپراتوری سلجوقی بازمیگردد، سلسلهای سنی که حدود ۲۰۰ سال پیش از عثمانیها وجود داشت و از آسیای مرکزی تا ترکیهٔ امروزی امتداد داشت. اولین نمونههای شناختهشده که از قرن سیزدهم بهوجود آمدهاند، فقط حفرههای کوچکی بودند که در بخشهای بالای نماهای ساختمان حک میشد تا پرندگان کوچکی مثل گنجشک، پرستو و مرغملک بتوانند بیمزاحمت لانهگذاری کنند. اما تا اوایل قرن شانزدهم، در زمان حکومت عثمانی، برخی از این مکانهای پرندگان به نسخههای مینیاتوری از معماری زمان تبدیل شدند که اغلب از مواد ماندهماندهٔ ساختمان اصلی تراشیده میشد.
این رفتار در قرن هجدهم به اوج خلاقیتی خود رسید؛ دورهای از رونق که تمرکز جدیدی بر فضاهای عمومی و تفریحات داشت. در این دوران، هنر و معماری عثمانی تحت تأثیر جریانهای باروک و روککو اروپایی دگرگون شد. «این سبک در سرتاسر جهان در حال ظهور بود. میتوانستید آن را در گوآ، در دنیای نو، در خاورمیانه ببینید»، میگوید گرابر. «در ترکیه، باروک عثمانی به نام «سبک نو» شناخته میشد و تأکید بر نوآوری و خلاقیت، بر انواع جدید سنگکاری بهروشهای زیبا و چشمگیر بود.»

این دوران به خلق آثار شگفتانگیز معماری منجر شد، نظیر خانهٔ پرندهای شکوهمند و سقفدار که بر دیوار ضربخانهٔ امپراتوری در نزدیکی کاخ توپکاپی قرار داشت، تزیینشده با سه گنبد، پلکانهای مینیاتوری و تزیینات ظریف مشبندی بر ریلهای بالکن. نمونههای برجستهٔ دیگری که هنوز بهخوبی حفظ شدهاند، دو خانهٔ پرنده بر دیوار مسجد جدید والیدِ در ناحیهٔ اوسکودار است که خود به شکل مسجدهای کوچک طراحی شدهاند و هر کدام دارای دو مناره هستند.
در حالی که قصرهای پرنده در سراسر ترکیه مستند شدهاند، از شهر غربی ادیرنه که پیشینترین پایتخت عثمانی بود تا شهرهای وان و دوقوبیازیت در شرق دور کشور، بهنظر میرسد استانبول بهعنوان نمایشگاه اصلی آنها شناخته میشود.
«در زمان آن، بسیاری از سنگنقاشان در استانبول فعال بودند، بنابراین این [خانههای پرنده] ممکن است شبیه به ماکتها یا مدلها عمل کرده باشند تا بهعنوان راهی برای آزمایش شکلگیری استفاده شوند، اگرچه همهٔ طرحهای آنها قابلیت اجرا در مقیاس واقعی را نداشتند»، میگوید گرابر. «بهعنوان فرصتی برای سنگنقاشان تا مهارت و تسلط خود را به نمایش بگذارند، این خانهها در واقع کارتهای تجاری نیز بودند.»
اگرچه این سازههای فشرده ظاهری دلپذیر دارند، اما کاملاً عملی نیز بودند؛ پرندگان را ترغیب میکردند تا در این مناطق اختصاصی نشستن و لانهسازی کنند و از مکانهایی که فعالیتهایشان ممکن بود به بناها آسیب برساند، اجتناب کنند. بهگفتهٔ کرم علی بویلا، بومشناس و پرندهشناس، این مکانها بهعنوان زیستگاههای پرندهای نیز کاملاً کارآمد بودند.

«فکر میکنم سازندگان آنها واقعاً دربارهٔ این موارد فکر کردهاند؛ دربارهٔ اندازهٔ ورودی و جهتگیری آن که به جنوب یا شمال است، که در کنترل حرارت و محافظت از باد اهمیت دارد»، میگوید بویلا. «خانههای پرندهای که امروزه بسیاری نصب میکنند، ورودیهای بسیار بزرگی دارند – آنها به اینکه پرندگان چقدر کوچکاند زیر پرهایشان واقف نیستند – و این باعث میشود پرندگان بزرگتری مثل کلاغها به لانهها حمله کنند.»
اگرچه استانبول یک کلانشهر پرجمعیت است، اما همچنان از تنوع پرندگان غنی است؛ در این سال تنها بازدیدکنندگان پرندهنگاری نزدیک به ۳۰۰ گونهٔ مختلف را در این شهر شناسایی کردهاند. این شهر بر مسیرهای اصلی مهاجرتی بین اروپا و آفریقای جنوبی قرار دارد که گروههای لاکلک سفید بر فراز بسفر پرواز میکنند و سربازکها بهصورت جریانهای چرخان، بر فراز میدان تقسیمیه میچرخند. یک مستعمرهٔ آبگوشت خاکستری ساکن در درختان بلند کاسن در پارک گلخانه، و دوازده گونهٔ مختلف مرغان دریایی در پشت فریهای شهر به پرواز درمیآیند.
گرابر تصور میکند که خانههای پرندهٔ عثمانی ممکن است شکلِ «آشتی» برای پاکسازی زیستگاههای جنگلی یا مردابی بهمنظور ساخت مساجد، پلها و سایر سازهها در آن زمان بوده باشد. اما در عصر مدرن که فشار توسعه بر طبیعت بیش از پیش قوی است، این پناهگاههای قدیمی همراه با فضاهای باز در حال ناپدید شدن هستند.
قصرهای پرنده عموماً از سنگ نرم küfeki (یک نوع سنگ آهک محلی) ساخته میشدند که بهدلیل عوامل همچون باران و باد، طی سالها فرسوده میشود، میگوید دمیر. بسیاری از آنها اکنون آنقدر فرسوده شدهاند که فقط اثر دیوارهایشان باقی مانده است. برخی دیگر پشت حصار یا سازههای جدید مخفی شدهاند و از قرن نوزدهم تنها تعداد اندکی از آنها ساخته شده است، که احتمالاً ناشی از کاهش مهارتهای دستی و تغییر نگرش نسبت به حیات وحش شهری است که همراه با صنعتیسازی و مدرنسازی بهوجود آمد.

«این خانههای پرنده نماد سنتی بسیار کهن از مهماننوازی و فکری است که میگوید شهر نه تنها برای انسانهاست»، میگوید گرابر. «آنها روش دیگری را نشان میدهند که مردم در گذشته با محیط زیست ارتباط داشتهاند و میتوانند بهعنوان الگویی برای سازگاری این رابطه در آینده بهکار روند.»


