«از دید من»، ستونی هفتگی عکاسی توسط برنده جایزه پولیتزر استن گروسفیلد، داستانهای نیوانگلند را به خوانندگان گلوب میآورد.

TRURO – نجات لاکپشتها پیش از سپیدهدم، بلافاصله پس از جزر و مد بالا آغاز میشود.
داوطلبان گشت لاکپشتهای ماسآدوبون سواحل را میپویند؛ با چراغقوه راهنمایی میشوند تا از اینکه لاکپشتی که به سرما مغلوب شده و در میان گرهای از جلبکها مخفی شده، غافل نشوند.
لاکپشتهای در معرض تهدید هنگام حرکت به سمت جنوب در حاشیه کیپکد گیر میافتند و سپس از سرما‑زدگی و خستگی رنج میبرند.

باید در بنای پیلیگرم در پروونستاون به سمت چپ بپیچند. اما اکنون بادها و جزر و مد آنها را از نوامبر تا حدود اواسط ژانویه به ساحل میرانند.
بیشترشان لاکپشتهای جوانی هستند که بیش از حد در آنجا ماندهاند. آنها بهدلیل کاهش دما که دمای آب در خلیج کیپکد به زیر ۵۰ درجه میرسید، فلج شدهاند.
اگر این لاکپشتها نجات نیابند، خواهند مرد.
در جمعهای اخیر، با دماهای حدود ۳۰ درجه و بادهای وزشی بیش از ۲۵ مایل بر ساعت، کارشناسان ماسآدوبون پیشبینی کردند که احتمال برخوردهای ناگهانی لاکپشتها وجود دارد.

ویدئوی ویژه
و اینک مأموریت نجات آغاز میشود.
ساعت ۶ صبح، سپیدهدم تازه ظاهر میشود. سواحل پر از تودههای جلبکهای تیرهاند. آرون گووییا و پسرانش ویل (۱۷) و توماس (۱۰) ساحل کورن هیل را گشت میزنند.
تشخیص لاکپشتها دشوار است، اما این اولین تجربهٔ گووییا نیست.
تمام این جلبکها انباشت میشوند و در تاریکی همه چیز شبیه لاکپشت به نظر میرسد، میگوید گووییا که مسئول روابط عمومی ماسآدوبون است.

سهنفر پخش شدند؛ پس از پانده دقیقه، گووییا چیزی را در حوالی تودهای که پسر کوچکاش از آن رد شده بود، میبیند که حرکت میکند. در نهایت یک لاکپشت سبز خسته بود که یکبار یک بازو را بالا میبرد؛ گویی که درخواست کمک میکند.
سپس حرکتش متوقف میشود. وقتی گووییا لاکپشت را برمیدارد، دوباره حرکت میکند. ویل به سرعت کت زمستانی داخلیدار با لوگوی پاتریوتز، که از پدربزرگ مادریاش به ارث برده بود، در میآورد تا به لاکپشت گرما بدهد.

گووییا برای درخواست احتمال جمعآوری با شماره اضطراری ۲۴ ساعته مرکز حفاظتی ولفلیت بی (۵۰۸‑۳۴۹‑۲۶۱۵) تماس میگیرد.
معمولاً وقتی لاکپشتها پیدا میشوند، مرکز حفاظتی میگوید لاکپشت را بالاتر از خط جزر و مد نگهدارند، با جلبک پشتپوشان کنند و محل را علامتگذاری کنند تا بتوانند آن را پیدا کنند.
اما به او اطلاع داده شد که امروز این مرکز کاملاً مشغول است.
او لاکپشت را به توماس میدهد تا حمل کند و پسر ۱۰ ساله به شدت خوشحال میشود.
سال گذشته، توماس یک لاکپشت کِمپس ریدلی پیدا کرد و حتی آن را «آقای ریدلی» نامید، اما هرگز نشانهای از زندگی نشان نداد. اوایل این ماه، پدرش او را زودتر از مدرسه آزاد کرد تا به گشت بپیوندد، اما نتیجهای حاصل نشد.

این بار، لاکپشت از نو به زندگی بازمیگردد و برای همه شادیآور است. هرچه توماس بیشتر راه میرود، لاکپشت بیشتر واکنش نشان میدهد.
در همه جهت تکان میزد. نگران بودم که بهدلیل خستگی دستهایم آن را بگذراند. او میگوید که این تجربه واقعاً شگفتانگیز بود.
وقتی خورشید بالا میآید، یک لاکپشت کِمپس ریدلی که حرکت نمیکرد و پوستش رنگورده به صورتی داشت، مشاهده میکنند؛ احتمالاً بهدلیل مواجهه با آب سرد است.

لاکپشتهای کِمپس ریدلی به شدت در خطر انقراض هستند و بیشترین تعداد لاکپشتهای نجات یافته در کیپ را تشکیل میدهند.
چند دقیقه بعد، یک لاکپشت کِمپس ریدلی دیگر کشف میشود که تا حدی در ماسه دفن شده بوده. توماس خوشحالانه کت خود را میسپارد.
آنها گشت را به پایان میرسانند؛ سه نفر، با عرقگستتیک لرزان. همانند پدران مفتخر، هر کدام لاکپشتی را که در کتهای خود همچون نوزادان تازهمتولد پیچیدهاند، حمل میکنند.

یک تیم ۲۰۰ نفری از داوطلبان تا اواسط ژانویه سواحل کیپ را بررسی خواهند کرد. در پناهگاه ولفلیت آدوبون، زیستشناس میکائلا ولمن وزن لاکپشتها را میسنجد و دمای تازهواردها را اندازهگیری میکند.

به لاکپشتها شمارهای اختصاص داده میشود، ارزیابی میشوند و در یک جعبه موز استفادهشده و متناسب، که توسط سوپرمارکتهای محلی اهدا شده، قرار میگیرند.
سپس داوطلبان آنها را به بیمارستان لاکپشتهای آکواریوم نیوانگلند در کوینسی میبرند.
جودی شوموی، بهمدت ۱۰ سال است که در نجات و حمل لاکپشتها بهصورت داوطلبانه فعالیت میکند.
کارکنان خودروی او را بار میزنند.

او میگوید نجات این موجودات و کمک به سیارهمان اهمیت دارد.
او حتی لاکپشتهای سرگوش وزن چند صد پوند که در جعبههای موز جا نمیگیرند را رانندگی کرده است.
اغلب بهدلیل مغلوب شدن بهدست سرما بسیار ساکت هستند و بهطور چشمگیری حرکت نمیکنند.
قواعد حمل و نقل بسیار سختگیرانه است؛ باید ساکت و سرد باشد.

رانندگان حق ندارند موسیقی پخش کنند؛ نه آهنگهای جیمی باتفِت مثل «Changes in Latitude»، نه حتی آهنگهای کلاسیک مانند «Happy Together» از گروه The Turtles.
باید کاملاً ساکت باشد. نمیتوان گرمایش را روشن کرد. پس در دسامبر، من پنجرهها را باز میکنم و مسیر ۳ را میپیمایم؛ مردم به من نگاههای عجیبی میاندازند، او با خنده میافزاید.



استن گروسفیلד از طریق ایمیل stanley.grossfeld@globe.com در دسترس است.